Tuesday

دو استقامت

در واحد تربیت بدنی ۱ یکی از کارهایی که هر هفته باید انجام میدادیم تمرین دو استقامت در استادیوم دانشگاه بود. جالب اینجا بود که میتوانستیم بدون مانتو ولی حتمن با مقنعه تمرین کنیم . هفته اول یک دور و هفته های بعد تعداد دورها افزایش پیدا میکرد در امتحان آخر ترم باید حد اکثر تا ۱۲ دقیقه هفت هشت دور (که یادم نیست چند متر میشد) میدویدیم . ۳-۴ نفر تا آخر ترم دوام آوردیم و به بقیه کارهای تئوری و تحقیق داده شد . رقیب من خانومی بود که بلندتر و چاق تر از من بود، بقیه با فاصله نسبتا زیاد بعد از ما بودند . استاد تربیت بدنی خانوم مسنی بود که اگر صورتش را نادیده در نظر میگرفتیم اندام یک دختر در فاصله سنی ۱۸-۳۰ را داشت. من را بابت نفس و دویدنم تشویق میکرد. یک بار خیلی کوتاه از من پرسید که نمیخواهی در تیم دانشگاه باشی ؟ من زیاد توجهی نکردم . در امتحان پایان ترم من با فاصله زمانی نسبتا زیاد نسبت به نفر دوم، اول شدم . برای دومین بار استاد تربیت بدنی تکرار کرد که نمیخواهی در تیم دانشگاه باشی ؟ من هم مجددن جوابی ندادم تا این که تابستان همان سال فهمیدم که مسابقات دانشگاه هاست و در بیشتر رشته ها تیم تربیت بدنی دانشگاه تهران اول شده . تازه فهمیدم که ان سوالات برای چی بوده و تعجبم از این بود چرا اطلاع رسانی لازم در این زمینه نشد که من در جریان قرار بگیرم شاید میتوانستم مقامی برای علم و صنعت کسب کنم : )))

No comments:

Post a Comment