Thursday

دوباره تو رفتی‌ و حال من خراب خرابه ....

میدونم که نمی‌دونی که چقدر دوستت دارم و میدونم که نمی‌دونی که چه قدر دلم برات تنگه ...

Monday

دارم بد‌ترین روز‌های زندگی‌ام را میگذرانم. فقط خدا و خدا و باز هم خدا میتواند کمکم کند.

فردا باید از کاری که انجام داده‌ام و تصمیم دارم دنبال کنم دفاع کنم ولی‌ امروز صبح با این خبری که به دستم رسید رمقی برایم باقی‌ نمانده، این جسم نحیف باید همراهی کند تا این هفتهٔ سرنوشت ساز را پشت سر بگذارم

Friday

سرزمین موسیقی مرز نداردو زبانش فراگیر ترین زبان های دنیا ست.




حميد متبسم

http://www.motebassem.com/

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد



کسی به فکر گل‌ها نیست
کسی به فکر ماهی‌ها نیست
کسی نمی‌خواهد
باورکند که باغچه دارد می‌میرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
که ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تهی می‌شود
و حس باغچه انگار
چیزی مجردست که در انزوای باغچه پوسیده‌ست
حیاط خانه ما تنهاست
حیاط خانه‌ی ما
در انتظار بارش یک ابر ناشناس
خمیازه می‌کشد
و حوض خانه‌ی ما خالی است
ستاره‌های کوچک بی ‌تجربه
از ارتفاع درختان به خاک می‌افتند
و از میان پنجره‌های پریده رنگ خانه‌ی ماهی‌ها
شب‌ها صدای سرفه می‌آید
حیاط خانه‌ی ما تنهاست
....

من مثل دانش آموزی
که درس هندسه‌اش را
دیوانه‌وار دوست می‌دارد تنها هستم
و فکر می‌کنم که باغچه را می‌شود به بیمارستان برد
من فکر می‌کنم ...
من فکر میک‌نم ...
من فکر می‌کنم ...

و قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
و ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تهی می‌شود.


فروغ فرخزاد

Wednesday

Elevator







دو گدا

دو گدا تو یه خیابون شهر رم کنار هم نشسته بودن. یکیشون یه صلیب گذاشته بود جلوش، اون یکی یه ستاره داوود.. مردم زیادی که از اونجا رد میشدن به هر دو نگاه میکردن ولی فقط تو کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پول مینداختن.

یه کشیش که از اونجا رد میشد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیبه پول میدن و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمیده. رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا یه کشور کاتولیکه، تازه مرکز مذهب کاتولیک هم هست. پس مردم به تو که ستاره داوود گذاشتی جلوت پول نمیدن، به خصوص که درست نشستی بغل دست یه گدای دیگه که صلیب داره جلوش. در واقع از روی لجبازی هم که باشه مردم به اون یکی پول میدن نه به تو.

گدای پشت ستاره داوود بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و گفت: هی "موشه" نگاه کن کی اومده به برادران "گلدشتین*" بازاریابی یاد بده؟

* گلدشتین یه اسم فامیل معروف یهودیه

توضيح: گلدشتين ثروتمند ترين خاندان يهودي در جهان است.

Tuesday

شهر سوخته اما پیشرفته

شهر سوخته در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل - زاهدان واقع شده است این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده است «کلنل بیت» یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده است شهر سوخته دارای نظام مرتب و منظم آب‌رسانی و تخلیه‌ی فاضلاب بوده است اولین جراحی بروی مغز در این شهر و بروی سر یک دختر بچه انجام گردیده است بر مبنای یافته‌های باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد براي نخستين بار در شهر سوخته يك چشم مصنوعي متعلق به 4800 سال پيش كشف شد. این چشم مصنوعی متعلق به زنی 25 تا 30 ساله بوده که در یکی از گور های شهر سوخته مدفون شده بوده است. چشم مصنوعی شهر سوخته کشف اولین خط کش جهان با قدمت بیش از پنج هزار سال این خط کش به طول 10 سانتیمتر با دقت نیم میلیمتری و از جنس چوب آبنوس است. کشف خط کش در شهر سوخته زابل نشانگر این است که ساکنان این شهر باستانی دارای پیشرفت های زیادی در زمینه علم ریاضیات بوده اند قدیمی ترین تخته نرد جهان از گور باستانی موسوم به شماره 761 کهن ترین تخته نرد جهان به همراه 60 مهره ی آن در شهر سوخته پیدا شد. این تخته نرد بسیار قدیمی تر از تخته نردی است که در گورستان سلطنتی «اور» در بین النهرین پیدا شده بود. مخترع انیمشین در جهان ما بوده ایم نه چینی ها نخستین انیمیشن جهان باستان شناسان هنگام کاوش در گوری 5 هزار ساله جامی را پیدا کردند که نقش یک بز همراه با یک درخت روی آن دیده می شود. آن ها پس از بررسي اين شي دريافتند نقش موجود بر آن برخلاف ديگر آثار به دست آمده از محوطه‌هاي تاريخي شهر سوخته، تکراري هدفمند دارد، به گونه‌اي که حرکت بز به سوي درخت را نشان مي دهد. هنرمندی که جام سفالين را بوم نقاشي خود قرار داده، توانسته‌ است در 5 حرکت، بزي را طراحي كند كه به سمت درخت حركت و از برگ آن تغذيه مي کند. جام شهر سوخته حاصل انیمیشن و باز سازی آن بروی کامپیوتر به گفته اين باستان‌شناس، بز از جمله حيواناتي است كه در رسيدن به ارتفاعات تبحر داشته و مي‌تواند با يك حركت جهشي به سمت بالا حركت كند. هنرمند نقاش شهر سوخته‌اي، با دقت و زبردستي موفق به تصوير كردن جهش اين بز شده است. انیمیشن شهر سوخته از دیگر اشیای مهم از میان هزاران شی یافت شده، می‌توان از سفال با امضای سفال‌گر بر روی آن، چکش، سوزن، شهرک‌های مسکونی و ساختمان‌های همه‌گانی هم‌چون آپارتمان، بذر خربزه، حبوبات، ماهی خشک کرده، برنج، زیره، کوره‌های سفالگری، کوره‌های ذوب فلزات، دکمه، تبر، بندکفش، قلاب، شانه سر، طناب، سبد، گل مو، قاب‌های چوبی، کفش، کمربند و ... نام برد. قدیمی ترین تاس جهان :

آرامگاه کورش بزرگ در لحظه سال تحويل

پرتاب گل به سوی آرامگاه کورش بزرگ در لحظه سال تحويل

در تخت جمشيد و پاسارگاد هيچ امکانات رفاهی نيست. سازمان ميراث فرهنگی و سازمان های مسئول ديگر در ايام نوروز هيچ نوع امکانات رفاهی در تخت جمشيد و پاسارگاد تهيه نمی بينند. هيچ تبليغی برای رفتن به آن جا نمی شود، به ندرت وسيله ی نقليه عمومی برای رفتن به آنجا هست، و به وسايل نقليه شخصی اجازه پارک در پارکينک های اطراف را نمی دهند

آرامگاه کورش نه چلخراغی دارد، نه فرشی. نه ادعای معجزه ای دارد و نه کسی از آن معجزه می خواهد اما چندين سال است که در آستانه ی نوروزجوان ها با رنج راهی طولانی و با پای پياده خودشان را به آنجا می رسانند تا تحويل سال نو را در کنار آرامگاه کورش سر کنند. روز زمين سفره هفت سين شان را روی زمين پهن کنند، و در لحظه تحويل سال نو به سوی آرامگاه گل پرتاب کنند
pasnor001b.preview.jpg
pasnor002b.preview.jpg
pasnor003b.preview.jpg
pasnor004b.preview.jpg
pasnor005b.preview.jpg
pasnor006b.preview.jpg
pasnor007b.preview.jpg
pasnor008b.preview.jpg
pasnor009b.preview.jpg
pasnor010b.preview.jpg
pasnor011b.preview.jpg
pasnor012b.preview.jpg
pasnor013b.preview.jpg
pasnor014b.preview.jpg

انسانیت - حیا - برهنگی


(Godiva) همسر دوک کاونتری انگلیس زنی خیلی محبوب و محترم بود. وقتی ظلم شوهر و مالیات سنگینی که باعث بدبختی مردم شده بود،را مشاهده کرد . اصرار زیادی کرد به شوهرش که مالیات رو کم کنه ولی شوهرش از این کار سرباز می زد. بالاخره شوهرش یه شرط گذاشت، گفت اگر برهنه دور تا دور شهر بگردی من مالیات رو کم می کنم . گودیوا قبول می کنه، خبرش در شهر می پیچد، گودیوا سوار یک اسب در حالی که همه ی پوشش بدنش موهای ریخته شده روی سینه اش بود در شهر چرخید، ولی مردم شهر به احترامش اون روز، هیچکدوم از خانه بیرون نیامدند و تمام درها و پنجره ها رو هم بستند.در تاریخ انگلیس و کاونتری بانو گودیوا به عنوان یک زن نجیب و شریف جایگاه بالایی داره و مجسمه اش در کاونتری ساخته شده است