Wednesday

کتیبه بیستون4

معرفی و مکان یابی نقاط شاخص ديواره بيستون

سان سوربا

سنگي است عظيم و بزرگتر از كشتي سنگ در منطقه علم كوه كه با مرور زمان از ديواره كنده شده و با فاصله كمي به پائين سقوط كرده ، محل سنگ بر روي ديواره بصورت كلاهكي عميق و بزرگ به شكل سرنيزه يي بر جاي مانده و كاملاً مشخص است كه سنگ از همين قسمت جدا شده . اين سنگ بشكل لوزي و داراي اقطار حدود m 40* m 40 است . اين سنگ در ضلع غربي ديواره و در پاي معبر معروف به ‹‹ سه پله ›› واقع است و در ارتفاع حدود 200 متري ديواره قرار دارد و با همين ارتفاع از كف جاده بخوبي قابل تشخيص است . محمد پويائي شاعر و كوهنورد ديارمان در اين باره مي گويد: ‹‹ سان سوريا به لاشه ي عظيم نهنگي مي ماند كه امواج متلاطم آب به ساحل آورده باشند . ››

غار آهی

غاري است گرد و بسيار زيبا در جبهه جنوب غربي ديواره كه از محل پليس راه بيستون بخوبي نمايان است . گفته ميشود نخستين كسي كه پا به اين غار نهاد سروان آهي از كوهنوردان قديم كشور بوده است و وجه تسميه آن نيز همين موضوع است . اين غار در ارتفاع حدود پانصد متري ديواره قرار دارد

مرشکار

غاري است بسيار بزرگ ولي كم عمق در جبهه جنوب غربي و در ارتفاع حدود 900 متري ديواره . حاشيه هاي اين غار را ديواره هاي عظيم زرد فامي تشكيل ميدهند كه از لب جاده بخوبي نمايان هستند . اين غار از محل ستونهاي يخي عظيمي كه در زمستان تشكيل ميدهد ، تا اوايل بهار داراي آب است .

لول سخت

بريدگي طولي سرتاسري و عميقي است كه مانند يك ناودان قسمت غربي ديواره را از كف تا خط الرأس برش ميدهد . اين بريدگي كه در يك دره عمودي سنگي است در زمستان محل سقوط بهمن هاي بيستون و در فصل گرما بعلت وجود سايه در آن از خنك ترين مسيرهاي صعود ديواره بيستون است

غار مروارید

حفره يي است بسيار بزرگ و بيضي شكل ، برنگ خاكستري مايل به سياه كه درآن ذرات متبلور تراورتن به وفور يافت ميشود . احتمالاً به همين سبب غار مرواريد نام گرفته است . اين غار بر سرراه مسير ‹‹ عليپور ›› و در ارتفاع حدود 450 متري در جنوب جبهه غربي ديواره واقع گرديده .

حصار حاج علی محمد

سكويي خاكي و نسبتاً بزرگ و پر شيب است واقع در بخش مركزي ديواره و در ارتفاع حدود 300 متري آن در زير غاري بسيار عظيم كه بزرگترين غار بيستون است و سايه ساران زيبايي دارد . در انتهاي اين حصار غار ديگري است بنام ‹‹ غار مار ›› كه در فصل بهار از سقف آ ن آب مي چكد و در پائين تشكيل چند حوضچه آب جاري را ميدهد كه آب آنها تا حدود اواخر فروردين ماه قابل استفاده است ولي‌پس‌از آن در اثر ماندگي و قطع جريان به تدريج متعفن ميشود .

سوزنیهای قوش

صخره ها و سوزنيهايي كه پس از يك تراورس طولاني ، از طريق آنها مسيرهائي مانند ، قوش ، سيمرغ و اسكندر به خاطر خط الرأس ديواره مي رسند . البته مسير اين سوزنيها در ابتدا به نام ادامه مسير قوش بازيابي شده است .

نقره دره

دره يي سنگي كه از كف تا خط الرأس ادامه دارد و متمايل به بخش شرقي ديواره است . اين دره عظيم در پائين تنگ و بسته است و در بالا تشكيل دهليزي بسيار فراخ و سنگي ميدهد كه صلابت خاصي دارد .

فرهاد تراش (فرتاش)

در شرق ديواره ، در ارتفاع حدود صد متري مشرف به جاده در عهد هخامنشي ديواره را در اين محل با ابعادي حدود m 70 * 40 بصورت صاف و آينه مانند با ضربات قلم و چكش تراش داده اند و تابلوئي عظيم و اعجاز انگيز در آنجا پديد آورده اند كه هر بيننده يي را به تعجب و تحسين واميدارد . آنچه در نگاه اول به نظر مي رسد اين است كه اين پرده با شكوه و عظيم بر روي اين محل از ديواره به قصد حجاري و ايجاد نقوش برجسته و كتيبه هاي بعدي مي بوده است كه به عللي نامعلوم متوقف مانده است . فرهاد تراش در موقعيت جنوب غربي نسبت به نقوش و كتيبه بيستون قرار گرفته و حدود سيصد متر مساحت دارد ً هرتسفلد ً اين صفحه را به روزگار داريوش نسبت ميدهد اما گروهي ديگر آن را منسوب به خسرو پرويز آخرين شهريار ساساني ميدانند و دليل اين ادعا فنون خاصي است كه در كندن كوه و ساختمان ديوار محافظ و علائم حجاران به چشم مي خورد . آنچه بيش از هر چيز محتمل است اينكه يكي از سلاطين بزرگ ايران كه فتوحات بسياري داشته قصد تصوير جنگها و فتوحات خود را در اين قسمت كوه بيستون داشته كه مرگ او و يا شورش و انقلاب مانع از اجراي اين قصد شده است . يك روايت ديگر اين است كه اين صفحه بوسيله فرهاد كوه كن و در زماني كه به واسطه عشق شيرين مورد خشم خسرو پرويز قرار ميگيرد و در نتيجه به بيستون تبعيد ميشود كنده شده و با مرگ فرهاد بحالت نا تمام باقي مي ماند .

شن اسکی

بريدگي ديواره در قسمت جنوب شرقي آن است كه سنگي نيست و شيب نسبتاً تندي دارد و بخشي از مسير شاه راه شرقي ، يكي از شاه راههاي عمده وصول به بسياري از مسير هاي گشايش يافته ديواره بيستون را تشكيل ميدهد و بعد از معبر معروف به ً كچك لق ً و در امتداد آن قرار دارد .

کچک لق

پيش در آمد و معبري سنگي كه به شن اسكي منتهي ميشود و همچنانكه در بندهاي ( 1 – 4 - ط ) و ( 1 – 2 – ه ) ذكر شده ، بخشي از مسير شاه راه شرقي يعني يكي از شاه راههاي اصلي دست يابي به بسياري از مسيرهاي گشايش يافته در جبهه جنوب شرقي ديواره را تشكيل ميدهد .

کتیبه داریوش

نقش برجسته داريوش شاه هخامنشي و گئوماتاي مغ و 3 تن ياغياني كه عصيان ورزيده اند . اين كتيبه نقش شاه و نگهبانان او و همچنين جماعت سركشان را درست به اندازه قد معمولي انسان نشان ميدهد ولي از پائين كوه به علت ارتفاع ، كوچك به نظر ميرسند (محل حك كتيبه در چند متري مشرف به سطح جاده قرار دارد ) . در اين نقش داريوش به همراه 9 نفر اسيران او كه دستشان از پشت بسته و به طنابي كشيده شده اند ديده ميشوند و پاي راست داريوش سينه گئوماتاي غاصب را كه به پشت خوابيده و اسلحه يي به دست دارد ، مي فشارد . بر بالاي سر داريوش ، فروهر در حال پرواز است و داريوش هم به نشان نيايش دست راست خود را بلند كرده است .

کتیبه گودرز

درست در كنار شاه راه قديم ، به فرمان گودرز اولين شهريار اشكاني كتيبه و نقوشي حجاري شده است . در اين كتيبه گودرز به تقليد از داريوش بزرگ فتوحاتي را كه در نبرد با مهرداد پادشاه ارمنستان و كاسيوس سردار رومي بدست آورده است شرح ميدهد . كتيبه گودرز به زبان يوناني نوشته شده و در دوران صفوي هم شيخ عليخان زنگنه صدراعظم شاه سليمان صفوي در وسط نقوش و كتيبه اشكاني وقف نامه خود را حجاري كرده است .

هرکول

در دامنه كوه بيستون درست بر سر جاده مجسمه مرد نيرومند و برهنه بر سكويي قرار گرفته است كه توسط يك سقف محافظت مي شود مردي با موي و ريش مجعد در حالتي نيم خيز به پهلوي چپ بر روي پوست شير به آرنج تكيه كرده و در دست چپ پياله اي دارد كه آن را تا نزديك صورت بالا برده است و دست راستش بر روي پاي راست قرار گرفته . در اين نقش برجسته درخت زيتون كه بر شاخه اش تيردان و كمان دان آويخته اند وجود دارد و در كنار درخت زيتون گرزي مخروطي شكل و گره دار قرار دارد . از وضع ظاهر مجسمه و نقوش آ ن چنين بر مي آيد كه سازنده اين اثر خواسته است كه شخص مورد نظر خود را پاي درختي در حال استراحت نشان دهد . اين اثر متعلق به عهد سلوكيه است .

دره آبشارها و قیف کل کش

دره يي سنگي و كم عمق كه در فصول پر آب محل جاري شدن آب فراوان بوده و در جنوب شرقي ديواره و تقريباً در راستاي عمودي بالاي مجسمه هركول قراردارد . اين دره بسيار زيباست و در انتها به دهليز كوچكي به نام ً قيف كل كش ً ختم ميشود . قيف كل كش خود ابتداي كليه مسيرهاي ديواره مشرف بدان است .

قیف همدانیها

دهليزي است سنگي كه در بخش جنوب شرقي و ارتفاع حدود 400 متري ديواره و حدود 40 متري بالا و سمت راست جان پناه اول ديواره بيستون و تا حدود 200 متر آن سنگي است و سپس به شاهراهي غير سنگي منتهي خط الرأس شرقي ديواره بيستون ختم مي شود

جان پناههای دیواره جنوبی

تعداد 4 جان پناه در محلهاي مختلف ديواره نصب گرديده است : 1- جانپناه يال سخت كه در وسط بر سر راه مسير هاي يال سخت ، عليپور و آهنگر قرار دارد و متمايل به غرب ديواره است ( ارتفاع حدود ششصد متري ) 2- جانپناه قرارگاه كه در نزديكي انتهاي مسير قرارگاه و در بخش مركزي ديواره قرار دارد (ارتفاع حدود پانصد متري ) 3- جانپناه اول ديواره بيستون كه بلافاصله بعد از مسيرهاي تراورس هاري رست و خانه كوهنوردان و در بخش شرقي ديواره قرار دارد (ارتفاع حدود چهارصد متري ) 4- جانپناه دوم ديواره بيستون كه بفاصله صد متر ارتفاع مستقيم در بالاي سر جانپناه اول قرار داشت كه متاسفانه سالها پيش توسط عده اي ناشناس و ناسپاس منهدم گرديد و به پائين پرتاب شد .

در سال 522 پیش از میلاد مسیح، به فرمان داریوش ـ شاه هخامنشی ـ نقشی از وی، فروهر، دو تن از بزرگان پارسی گو، گئومات مغ و 9 تن از شاهان مغلوب را بر دیواره بیستون حک می‌شود.

فرامین و اندرزهای داریوش شاه به صورت کتیبه‌ای بر دل بیستون حجاری شده و داریوش شاه در این کتیبه شرح فتوحات خود را به خط میخی به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی بر دل سنگ نگاشته است

پشت سر داریوش دو نفر از رجال ایستاده و 9 نفر اسیر دست بسته نیز در تصویر دیده می‌شوند. این نقش‌ها سه متر ارتفاع و شش متر طول دارند.


کرمانشاه از نقاط حساس و استراتژیک کشور بوده و در قدیم در مجاورت امپراتوری عثمانی و اکنون در همسایگی عراق است.

در جنگ جهانی دوم به خاطر این مجاورت‌ها سربازان مهاجم که در کرمانشاه اردو زده بودند، برای تفریح به این کتیبه‌ها تیراندازی می‌کردند. به همین خاطر بخشی از این نقش‌ها دچار آسیب شده‌اند.

برخی از این کتیبه‌ها به دستور داریوش نوشته شده‌اند و برخی نیز به زبان یونانی که کتیبه پارتی از آن جمله است.

وجود این کتیبه یونانی نشان می‌دهد سپاهیان اسکندر خشن‌تر از آنچه که در کتاب‌های تاریخی یونان نگاشته شده با ایران مغلوب رفتار کرده‌اند به حدی که ایرانیان حتی نوشتن خط میخی را نیز فراموش کردند، در غیر این صورت هیچ دلیلی برای نوشتن کتیبه‌ها با خط یونانی توسط پارتیان وجود نداشت.


همچنین داریوش در کتیبه بیستون مطالب زیادی راجع به خود و خانواده‌اش گفته است.

او از دروغ نفرت داشت و این نفرت خود را در همه خط‌های این کتیبه به طور مکرر آورده است. همچنین وی نگرانی خود را از این که گذشت زمان موجب فرسودگی کتیبه بیستون شود چنین ابراز داشته است: «اگر تو این کتیبه‌ها و این حجاری‌ها را ببینی و آنها را خراب کنی، اهورا مزدا تو را بکشد و نسل تو منقطع شود و هر چه تو می‌کنی، اهورا مزدا آن را خراب کند.»

دراین نقش برجسته شرح ماجرای پیروزی داریوش به سه خط عیلامی , بابلی و فارسی باستان بیان شده است .

شکوه این کتیبه به گونه‌ای است که فقط زبان فارسی باستان آن دارای 414 سطر است.

داریوش شاه در این کتیبه از اهورامزدا بسیار یاد کرده و انسان‌ها را به راست گفتاری و نیک کرداری دعوت کرده است.

No comments:

Post a Comment