Friday

Some of My Notes to a Friend/Reza-zadeh

می‌خواستم بگم تو وبلاگ ات اون `محمد قأیم` رو که گذاشتی من ازش خیلی‌ خوشم اومد تقریبا تمام مطالبش رو پرینت گرفتم که بخونم، جذابیت مطلب به حددی که موقع فیلم دیدن حواسم به فیلم نیست!!!!!
در ضمن می‌خواستم بگم که امسال که رضا زاده تو المپیک نبود به جاش، نمی‌دونم دیدی یا نه، یه آلمانی‌ برندهٔ مدال طلا شد، حتما باید دیده باشی‌، نمیدونی چه کار کرد از ذوق داشت میمرد، اصلا باورش نمی‌شد، نمیدونی وقتی‌ وزنه رو زد چه کار میکرد، اون روز تو صفحهٔ اول تمام خبرا بود، بیشتر به خاطر این هیجان زدگیش تا زدن وزنه، مربیشم خیلی‌ خوشحال شد اومد بغلش کرد، ولی‌ این خودش از همه جالبتر بود، نمی‌دونم دو بندشو در آورد یا نه چون من اینجا هیچ شبک
ه ای رو ندیدم که نشون بده که اون وقتی‌ خیلی‌ خوشحال شد و دو بنده رو از شونه اش در آورد بعد چه کار کرد....
همین طور که این صحنه‌ها رو میدیدم پیش خودم فکر می‌کردم که چه قدر جای رضازاده خالیه، نه فقط برای مدال یا شاید به خاطر مدال هم، ولی‌ بیشتر به خاطره عکس العمل قشنگش در مقایسه با این آلمانی‌ ... البته این یارو جوون و همسرش تو یه تصادف که خیلی‌ هم بد جور بود از دست داده، موقع مدال گرفتن عکس همسرش رو نشون میداد و میگفت که تقریبا همه جا با هم بوده، اینجا هم پدر و مادر دختر رو نشون میدادن که مدال گرفتن داماد سابقشون رو میدیدن ... تو آلمان هم ازش استقبال شد و به خصوص هم شهریش، از ذوق طرف داشت میمرد، من بیشتر نگران این قضیه بودم، ولی‌ خوب اینجا فرهنگ طوری هست که به افراد اجازه داده می‌شه که این احساسات رو راحت نشون بدن من تقریبا تا آنجای که سوادم اجازه میده ندیدم از این عکس‌العمل این قهرمان انتقادی بشه یا اجزای صورت افراد ک
ج و کل بشه ، تقریبا همه اونایی‌ که میدیدن خوشحال بودن.... به هر حل اگر رضازاده امسال نبود و مردم رو حد اقل برای مدت کوتاهی خوشحال و مغرور نکرد ولی‌ باعث خوشحال شدن این آلمانی‌ و عدهٔ دیگری تو اینجا شد!!! که این خودش کم نیست ... من اینطور که پریروز صبح دیدم اسم طرف تو رکوردها ثبت شد!!!!
در مورد رضازاده این طور که من اینجا اخبار رو دنبال می‌کردم ظاهراً تمرینتش رو خوب دنبال میکرد و قصدش این بود که شرکت کنه ولی‌ چون سالهای قبل مربیه وزن برداری که از یکی‌ از این تازه استقلال ی
افتهٔ شوروی سابق بود (اگه اشتباه نکنم اوکراین یا یه هم چین چیزی) و به کارش وارد، میدونست که چه مواد نیرو زای رو وزن برداران استفاده کنن تا دپینگ هم محسوب نشه، و ظاهراً با غیبت ایشون خود رضازاده موادی رو استفاده کرده که ظاهراً تو آزمایش دپینگ مثبت محسوب میشدن و این تو وجهه قهرمان ممکن بود خدشی وارد کنه .... نمی‌دونم چقدر میتونه صحت داشته باشه چون وضعیت تو مملکت ما طوریه که باید حدس و گمان زد و این باعث می‌شه که شایعات دامن بگیرن ....
اینجا هوا بارونی ولی‌ ظاهراً آخر هفته گوش شیطون کار قراره تو این ولایت ما کمی‌ آفتاب ب
تابه، پریشب یکی‌ از بچها که مامانش داره همین ۱شنبه میاد ایران گفت بیاید دور هم باشیم، رفتم جات خالی‌ بعد از مدت‌ها یه خورش بادمجون خوردم که واقعاً خوشمزه بود مثل دست پخت مامانم، با هر قاشقی که میخوردم سیل خاطرات بود که از جلوم رژه میرفت باور کن یه سفر به ایران داشتم خیلی‌ عالی‌ بود ...

No comments:

Post a Comment