Thursday

آبادانی

من در علم و صنعت یک هم کلاسی آبادانی داشتم که الان هنوز هم یکی از دوستان بسیار خوب من هست. برای اولین بار که آبادان رفتم چند روز پیش او بودم تمام تلاشم این بود که حتمن جاهای مهم آبادان و خرمشهر را خودم برم و از نزدیک ببینم و تا آنجا که ممکن است مزاحم کار و زندگی او نباشم. اینکه بهترین غذاهای خوزستان را در خانه آنها خوردم بماند مهم تر از ان صمیمیتی بود که هم در خانه و هم در کوچه و خیابون میدیدم. یک روز که با هم به خرمشهر رفته بودیم ازم پرسید که فلافل خوردم خلاصه رفتیم سراغ یکی که کنار خیابان فلفل درست میکرد و میفروخت. وقتی منتظر بودیم تا آمده بشه و داشتیم با هم حرف میزدیم فروشنده از من پرسید که از کجا آمدم؟ وقتی فهمید از تهران به دوست من گفت این رسم مهمونداری است که دوست تهرانیت را آوردی کنار خیابون بهش فلافل بدی!!! من خوشمزه ترین فلافل را همون جا از همون فروشنده کنار خیابون خوردم

No comments:

Post a Comment