Thursday

تناقضات

می‌شه آدم برای یه پرنده که در حال جون دادن وایسه و به کسی‌ که میگه بذار بمیره بگه که جان از همه چی‌ مهمتره ولی‌ از حال یه آشنا سراغی نگیره؟
می‌شه که آدم در مورد قتل و جنایاتی که در جایی از این دنیا اتفاق افتاده مطلب بنویسه و فغان کنه از بی‌ اهمیتی جان ولی‌ حاضر نباشه چن یورو خرج کنه و به یه آشنا تلفن بزنه؟
می‌شه یه آدم بگه که بالاتر از سیاهی رنگ عشق، رنگ دوستی، رنگ انسانیت ولی‌ حاضر نباشه یه چن خط برای یه آشنا بفرسته؟
میشه آدم از سرد بودن مردم یه کشور در روابط انسانی‌ گلایه کنه و مدعی باشه که اون بعد از سالها زندگی‌ با اون آدما مثل اونا نشده ولی‌ در عمل سرد تر رفتار کنه؟
....
آره میشه

1 comment: