Wednesday

دانشگاه امیر کبیر

فعالیت های امیر کبیری ها خیلی بیشتر بود ، به جز در زمینه پخش فیلم در دانشگاه که به گرد علم و صنعت نمیرسیدن
یک بار که رفته بودم امیر کبیر ، چند تا از بچه ها در حالی که صورتشون را پوشونده بودن ، اعلامیه سالگرد دکتر مصدق را پخش میکردن که با اتوبوس برن احمد اباد ، من که چشام از تعجب در آمده بود، اخه ما یک بار یک مطلب خیلی کوتاه در مورد تلاش ایشون برای ملی کردن نفت رو روزنامه دیواری زدیم توبیخ شدیم و مدتها بعد از ان چند بار تکرار شد که اینقدر بعضی ها پر رو شدن که در مورد مصدق مطلب میزارن !!!!

تربیت بدنی ۲


در دبیرستان زنگ های ورزش والیبال بازی میکردم به همین دلیل در تربیت بدنی ۲ دوست داشتم والیبال بازی کنم ولی چون نفرات کلاس کم بود و نظرها متفاوت ، تصمیم به رای گیری شد که اکثریت به تنیس روی میز رای دادند . راستش من تا قبل از ان اصلا بازی نکرده بودم و این بود که از این تصمیم راضی نبودم .قرار شد یار گیری کنیم که تا آخرترم با هم بازی کنیم و با هم امتحان بدهیم. من و یک نفر دیگر که با هم به والیبال رای دادیم تصمیم گرفتیم که با هم باشیم و جالب این که هیچ کدام هم بلد نبودیم . خلاصه هرجلسه یک فن یاد داده میشد که باید تمرین میکردیم .چند هفته اول وضعیت افتضاحی داشتم اصلا نمیتوانستم توپ را با راکت بزنم . در صورتی که بقیه خوب بازی میکردند. بعد از چند جلسه تعداد تکنیک ها زیاد میشد و وضعیت من نا امید کننده. تصمیم گرفتم بیشتر بازی کنم . با هم بازی ام وقت های آزاد را که میشد تمرین کرد هماهنگ کردیم که به سالن برویم و تمرین کنیم . بماند که برای رفتن به سالن باید با دفتر گروه تربیت بدنی هماهنگ میشد که کلید را در اختیارمان بگذارند و بعضی مواقع هم که کلید میگرفتیم در کمال تعجب میدیدیم که آقایون در سالن مشغول به ورزش هستند !!!
خلاصه این تمرینات تا آخر ترم ادامه داشت و هرچقدر ادامه پیدا میکرد من از تنیس روی میز بیشتر لذت میبردم . قبل از امتحان چندین بار از طرف استاد به خاطر واکنش های سریع تشویق شدم . امتحان پایان ترم من و هم بازی ام هر دو بالاترین نمره یعنی ۲۰ شدیم و جالب این که بقیه نمراتی بین ۱۵-۱۸ گرفتند . از همه مهم تر این که استاد در جلوی دیگران گفت این دو نفر کسانی بودند که اصلا تنیس روی میز بلد نبودند : ))