Sunday

اندر حکایت دخترانه و پسرانه شدن کتاب های درسی در مدارس

رياضي پسران: 2+2 مساوي است با 4. فوق‌فوقش 5.

رياضي دختران: 2 تا گل داريم 2 تا گل ديگه هم مي‌ذاريم کنارش که به مامانمون هديه بديم؛ مجموعا ميشه يه دسته گل.

جغرافي پسران: اگر دست راست خود را به طرف شرق و دست چپ خود را به طرف غرب بگيريم، شمال در پيش‌رو و جنوب در پشت سرمان خواهد بود.

جغرافي دختران: اگر قادر به تشخيص دست راست و چپ خود باشيم، بهتر است به خانه بخت رفته و دل وزير آموزش‌و‌پرورش را که بارها اعلام کرده از ازدواج دانش‌آموزان دختر استقبال مي‌کند، شاد كنيم.

ادبيات پسران: درس «حسنک وزير» از تاريخ بيهقي...

ادبيات دختران: درس «مرضيه وزير» از تاريخ ...

انگليسي پسران:

I want to go to the garden with my friendsانگليسي دختران:
I want to go to the kitchen and cook the dinner for my lord husband

تاريخ پسران (پس از حذف پادشاهان و لشکرکشي‌ها که دولت وعده‌اش را داده): يوناني‌ها به سرکردگي يک يارويي حدود دو هزار سال پيش به ايران حمله کردند و عده‌اي از مردم را کشتند و يک سلسله‌اي را منقرض کردند اما پس از اندکي خودشان هم رفتند وردست بابايشان.

تاريخ دختران (پس از اصلاحات مذکور): يوناني‌ها يک زماني به ايران آمدند و سعي کردند به‌جاي خورشت پلو بادمجون غذاي پلاخورشتوس يوناني را که اصلا هم خوشمزه نبود، رواج بدهند اما نتوانستند. طرز تهيه خورشت پلوبادمجون به شرح زير است...

شيمي پسران: طرز تهيه گاز دي‌اکسيد‌متان در آزمايشگاه:‌...

شيمي دختران: طرز تهيه انرژي اتمي در آشپزخانه: ...

فلسفه پسران: سقراط فيلسوفي يوناني بود که پيوسته در طلب حق بود و لقب شهيد راه حقيقت گرفت.

فلسفه دختران: زن سقراط پيوسته در تعقيب شهيد راه حقيقت بود و دمار از روزگار او درآورد.

فيزيک نور پسران: در انعکاس يک تصوير در آينه بين فاصله كانوني آينه(f) و فاصله جسم از آينه(p) و فاصله تصوير از آينه (q) رابطه وجود دارد.

فيزيک نور دختران: در انعکاس تصوير در آينه هميشه بين نجابت، زيبايي و شوهرداري بايد نسبت وجود داشته باشد.

محمود فرجامی

لاک پشت و مرغابی ها

لاک پشت دوست داشت بره اون بالا بالاها، روی ابرها، چون فکر می کرد لاک پشت آرزوهاش روی یکی از اون ابرها سوار بر اسب سفید منتظرشه تا اون رو به قصر آرزوهاش ببره.به همین دلیل سال های سال به خواستگارهاش که عمدتا از لاک پشت های برکه بودن پیشنهاد رد داده بود.

البته چند سالی می شد که دیگه حتی از برکه هم براش خواستگار نمیومد، به همین دلیل تصمیم گرفت هر طوری شده خودش رو به بالای ابرها برسونه، اما لاک پشت داستان ما پر نداشت.

اون یه روز به دو تا مرغابی پیشنهاد عجیبی داد؛ بهشون گفت: دو سر یک چوب رو با پاهاشون بگیرن و خود لاک پشت هم با دهنش خودش رو از چوب آویزون کنه.

مرغابی ها در ابتدا از خطر پروازهای هوایی برای لاک پشت گفتن و آمار حوادث هوایی رو براش متذکر شدن، اما بعد از شنیدن اصرارهای خیلی زیاد لاک پشت قبول کردن این کار رو انجام بدن، البته اونها به لاک پشت هشدار دادن که در طول پرواز علاوه بر خاموش کردن گوشی همراهش اصلا حرف نزنه، چون ممکنه سقوط کنه!

روز موعود فرا رسید، مرغابی ها با پاهاشون دو سر چوب رو گرفتن و لاک پشت هم با دهنش، مرغابی ها پرواز کردن، مرغابی ها تا بالای برج میلاد پرواز کرده بودن که یکی از مرغابی ها به مرغابی دیگه گفت: «امروز از یکی از قورباغه های برکه شنیدم یکی از مامان لاک پشت ها برای پسرش دنبال یه همسر می گرده، تو کسی رو می شناسی که بهش پیشنهاد بدیم؟!»

در همین لحظه لاک پشت داستان ما خواست یه چیزی بگه ... اما تا دهنش رو باز کرد ... با مخ سقوط کرد و لاکش فرو شد توی آتنی که بالای برج میلاده و مُرد!!

ما از این داستان نتیجه می گیریم کلا چیزی به اسم شاهزاده و اسبی به رنگ سفید وجود نداره، و کلا باید به اولین خواستگارمون جواب مثبت بدیم وگرنه شاید دیگه خواستگار گیرمون نیاد و سقوط کنیم و میله بالای برج میلاد بره تو شکممون!!