Sunday

Meine Kolleginen


von Links: Klaudia und Ingrid

von Links: Monika, Naimeh, Fatima, Saskia
Dörris, Nadine
von Link: Ingirid, Saskia, Runa
Sabineh, Monika, Dörris, Natalia, Fatima

Winter in Deutschland







در ایران 49 درصد پزشکان، 40 درصد پزشکان متخصص و 30 درصد پزشکان فوق تخصص را زنان تشکیل می‌دهند. مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ضمن اعلام این آمار در مورد نرخ 60 درصدی ورود دختران به دانشگاه گفت، در صورتی که سازمان سنجش این روند را کنترل نکند، این میزان به 70 درصد خواهد رسید.
ياد بگيريم ابداع كننده تحولات باشيم نه قرباني تغييرات

شريعتي.
بيسوادي آن نيست كه نميتوانند بخوانند و بنويسند بلكه بيسوادي آن است كه نميخواهند ياد بگيرند


شريعتي.

دکتر خسرو فرشیدورد

دکتر میر خسرو فرشیدورد از استادان پیشکسوت گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران و دارای شهرت علمی جهانی وتحقیقات گسترده ودیدگاههای ویژه در عرصهّ دستور زبان بود.مقالات و کتابهای فراوانی در حوزه دستور زبان فارسی و زبان شناسی و نقد و تحقیقات ادبی از آن استاد درگذشته برجای مانده است.

دکتر فرشید ورد به زبان و شعر فارسی عشق و غیرت فراوان داشت. این شعر قدیمی که از مشهورترین سروده های وی هست به خوبی محبت او را به ایران و فرهنگ این سرزمین نشان می دهد:

این خانه قشنگ است ولی خانهّ من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست

آن کشور نو، آن وطــــن دانش و صنعت
هرگز به دل انگیــــــــــزی ایران کهن نیست

در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی ست که در کلگری و نیس و پکن نیست

در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی ست که در ساحل دریای عدن نیست

در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری ست که در نافهّ آهوی ختن نیست

آواره ام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که روم هیچ کجا خانهّ من نیست

آوارگی وخانه به دوشی چه بلایی ست
دردی ست که همتاش در این دیر کهن نیست

من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست

هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بی شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست

پاریس قشنگ است ولی نیست چوتهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست

هر چند که سرسبز بوَد دامنه آلپ
چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست

این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست

این شهرعظیم است ولی شهرغریب است
این خانه قشنگ است ولی خانهّ من نیست

آلمان، ایتالیا و فرانسه مهم‌ترین شریکان تجاری

در شش ماهه نخست سال 2009 ، آلمان مهم ترین شریک اروپایی ایران با حجم مبادلات تجاری 2 میلیارد و هشتصد میلیون دلاری با تهران بوده است و پس از این کشورر ایتالیا و فرانسه به ترتیب با 2 میلیارد و هشتصد و 2 میلیارد دلار در مکان های دوم و سوم ایستاده اند .

ایمیل عاشقانه از سفارت آلمان

دویچه وله : شایعه دستگیری دیپلماتهای آلمانی در ایران در رسانه‌های جهان جنجال به پا کرد.در حالی که چنین دستگیری اتفاق نیافتاده بود. بر اساس اطلاعات هفته‌نامه اشپیگل، اصل ماجرا داستان یک پلیس آلمانی است که عاشق یک دختر ایرانی شده بود.

بنا به گزارش هفته‌نامه‌ی آلمانی اشپیگل، چهارشنبه‌ی گذشته، ۲۷ ژانویه، دولت آلمان خواستار بازگشت دوتن از ماموران پلیس این کشور ‌شد که در سفارت آلمان در ایران کار می‌کردند. این در حالی است که دستگاه اطلاعاتی ایران ادعا می‌کرد که این دو بازداشت شده‌اند.

خبرگزاری دولتی ایران (ایرنا) اعلام کرده بود که آن دو مامور پلیس آلمان که گویا روز ۲۷ دسامبر دستگیرشده بودند، با جنبش سبز در ایران ارتباط داشتند و حتی از اعتراض‌ها در ایران حمایت می‌کردند. وزارت خارجه‌ی آلمان این خبر را سریعا تکذیب کرد. زیرا این دو مامور پلیس هیچ وقت دستگیر نشدند، بلکه پلیس ایران اوائل ماه نوامبر تنها یک بار مشخصات آنان را کنترل کرده بود.

اما داستان واقعی چیست؟ پشت این خبر جنجالی به اصطلاح “بازداشت دو پلیس آلمانی”، دراصل رابطه‌‌ای خصوصی میان یکی از پلیس‌های آلمان و یک دختر ایرانی قرار داشت، رابطه‌ای که توجه وزارت اطلاعات را به خود جلب کرده بود. مقامات ایران، این خانم را به هواداری از میرحسین موسوی متهم می‌کنند. خبرگزاری ایرنا ادعا می‌کند، این خانم جاسوس بوده و به این دو مامور آلمانی اطلاعات می‌داده است.

مقام‌های آلمان بر این اعتقادند که وزارت اطلاعات ایران ایمیل‌‌های این مامور پلیس را به خانم ایرانی کنترل ‌می‌کرده‌اند، زیرا که یورگ ب. برای فرستادن این ایمیل‌ها از آدرس ایمیل کاریش استفاده می‌کرد.

هفته‌‌نامه اشپیگل این پیشامد را برای وزارت خارجه‌ی آلمان شرم‌آور توصیف کرده، زیرا چنین اتفاقی در سال ۲۰۰۸ نیز برای یک مامور پلیس دیگر آلمانی رخ داده بود.

قرار است این دو مامور پلیس پس از بازگشت، مورد بازجویی قرار گیرند. علاوه بر این وزارت خارجه‌ی آلمان قصد دارد که تمام کارکنان سفارت را درباره‌ی چنین مسائلی آگاه کند که روابط خصوصی می‌توانند در اوضاعی همانند ایران ابعاد سیاسی پیدا کنند.

Tuesday

مليت آدم و حوا…!

یه انگلیسی، یه فرانسوی و یه ایرانی داشتن به زندگی آدم و حوا توی بهشت نیگا میکردن.
انگلیسیه میگه: چه سکوتی، چه احترامی!! مطمئنم که اینا انگلیسیند!
فرانسویه میگه: اینا هم لختن، هم زیبا و هم رفتار عاشقانه ای دارند !!حتماً فرانسویند!
ایرانیه میگه: نه لباسی، نه خونه ای! فقط یک سیب برای خوردن! تازه، فکرمیکنن توی بهشتن!!! صد در صد ایرانیند!

Children's wish

"All your armies, all your fighters...
All your tanks, and all your soldiers
Against a boy holding a stone
Standing there all alone
In his eyes I see the sun

In his smile I see the moon
And I wonder, I only wonder
Who is weak, and who is strong?
Who is right, and who is wrong?
And I wish, I only wish
That the truth has a tongue"

Monday

نزدیک را هم بنگر

شرلوك هولمز كارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرا نوردي و شب هم چادري زدند و زير آن خوابيدند.
نيمه هاي شب هلمز بيدار شد و آسمان را نگريست. بعد واتسون را بيدار كرد و گفت:
نگاهي به آن بالا بينداز و به من بگو چه مي بيني؟
واتسون گفت:
ميليونها ستاره مي بينم .
هلمز گفت:
چه نتيجه ميگيري؟
واتسون گفت:
از لحاظ روحاني نتيجه مي گيرم كه خداوند بزرگ است و ما چقدر در اين دنيا حقيريم.
از لحاظ ستاره شناسي نتيجه مي گيريم كه زهره در برج مشتري است، پس بايد اوايل تابستان باشد.
از لحاظ فيزيكي، نتيجه ميگيريم كه مريخ در موازات قطب است، پس ساعت بايد حدود سه نيمه شب باشد.
شرلوك هولمز قدري فكر كرد و گفت:
واتسون تو احمقي بيش نيستي. نتيجه اول و مهمي كه بايد بگيري اينست كه چادر ما را دزديده اند

Sunday

عکس هایی کمیاب از ایران قدیم !!!

[تصویر: 11012.aspx]

گمرك عهد قاجار

[تصویر: 11013.aspx]

[تصویر: 11014.aspx]

ناصرالدين شاه و مليجكش

[تصویر: 11015.aspx]

زنان حرمسرا

[تصویر: 11016.aspx]

درويش

[تصویر: 11017.aspx]

عده اي ازمردان كه با پاي پياده وسينه زنان عازم كربلا هستند

[تصویر: 11018.aspx]

طبق كش

[تصویر: 11019.aspx]

هركول قاجار

[تصویر: 11020.aspx]

بازار وكيل شيراز

[تصویر: 11021.aspx]

آرايشگاه سيار در اواخر دوران قاجار

[تصویر: 11022.aspx]

اختر الدوله دختر ناصرالدينشاه وهمسر مليجك به همراه خدمتكارانش

[تصویر: 11023.aspx]

نان فروش دوره گرد با درشكه

[تصویر: 11024.aspx]

بستني فروش قاجار وچند نفر بي پول كه با حسرت نگاه ميكنند

[تصویر: 11025.aspx]

تكدي گري زن و شوهر

[تصویر: 11026.aspx]

دستگيري راهزنان وغارتگران

[تصویر: 11028.aspx]

زن فرنگي در لباس قاجار

[تصویر: 11029.aspx]

تصوير يك خانواده دوران قاجار

[تصویر: 11030.aspx]

مكتبخانه رشديه با ۱۱۰۰۰تومان سرمايه در زمان مظفرالدينشاه قاجار


[تصویر: 11031.aspx]

احمد شاه در مجلس شورا

[تصویر: 11032.aspx]

Thursday

پانته آ

بدون شک تابلویی که در زیر می بینید روایت کننده ی یکی از جذاب ترین و دراماتیک ترین داستان های تاریخ ایران می باشد. این تابلو اثر وینسنت لوپز هنرمند اسپانیایی قرن 18 می باشد. حقیقت این است که با دیدن این تابلو و نبودن هیچ توضیحی برای آن بسیار کنجکاو شدم تا ببینم که موضوع چیست و البته با جستجو در سایت های فارسی به روایات متناقضی از این داستان برخوردم اما متوجه شدم که همه روایات ازیک منشا یعنی لغت نامه دهخدا هستند که چون به صورت تکه تکه نقل شده اند متناقض به نظر می رسند.

اما من برای شما خلاصه ای از منبع اصلی یعنی لغت نامه دهخدا زیر عنوان نام پانته آ می آورم به امید اینکه لذت ببرید و نیز پند بگیرید!

شایان ذکر است که دهخدا نیز بر اساس روایت گزنفون نقل می کند.

کوروش در برابر اجساد پانته آ و شوهرش

داستان از این قرار است که مادی ها پس از برگشت از جنگ شوش غنایمی برای خود آورده بودند که بعضی از آنها را برای پیشکش به نزد کوروش آوردند. از آن جمله زنی بود بسیار زیبا که گفته می شد زیباترین ه زنان شوش به حساب می آمد و پانته آ نامیده می شد وشوهر او به نام آبراداتاس برای ماموریتی از جانب پادشاه خود به ماموریت رفته بود.

چون وصف زیبایی زن را به کوروش گفتند و نیز از آبراداتاس نام بردند کوروش گفت صحیح نیست که این زن شوهردار برای من شود و او را به یکی از ندیمان خود سپرد تا او را نگه دارد تا هنگامی که شوهرش از ماموریت بازگشت او را به شوهرش بازسپارند.

در این هنگام اطرافیان کوروش با توصیف زیبایی های این زن به او گفتند لااقل یک بار او را ببین شاید که نظرت عوض شد! اما کوروش گفت : نه , می ترسم او را ببینم و عاشقش بشوم و نتوانم او را به شوهرش پس بدهم …

ندیم کوروش که مردی بود به نام آراسپ و پانته آ را به او سپرده بودند عاشق این زن شد و خواست که از او کام بگیرد. به ناچار پانته آ از کوروش درخواست کمک کرد و کوروش نیز آراسپ را سرزنش کرد و زن را از دست او نجات داد و البته آراسپ مرد نجیبی بود و به شدت شرمنده شد و در ازای آن کار به دنبال آبراداتاس رفت (از طرف کوروش) تا او را به سوی ایران فرا بخواند .

سپس آبرداتاس به ایران آمده و از ما وقع اطلاع حاصل یافت. پس برای جبران جوانمردی کوروش برخود لازم دید که در لشکر او خدمت کند.

می گویند در هنگامی که آبراداتاس به سمت میدان جنگ روان بود پانته آ دستان او را گرفت و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود گفت: << قسم به عشقی که من به تو دارم و عشقی که تو به من داری… کوروش به واسطه جوانمردی که حق ما کرد اکنون حق دارد که ما را حق شناس ببیند. زمانی که اسیر او و از آن او شدم او نخواست که مرا برده خود بداند ونیز نخواست که مرا با شرایط شرم آوری آزاد کند بلکه مرا برای تو که ندیده بود حفظ کرد. مثل اینکه من زن برادر او باشم … >>

خلاصه اینکه در جنگ مورد اشاره آبراداتاس کشته می شود و پانته آ به بالای جسد او می رود و به شیون وزاری می پردازد. کوروش به ندیمان پانته آ سفارش می کند که مواظب باشند کاردست خودش ندهد . شیون و زاری این زن عاشق هنوز در گوش تاریخ می پیچد و تن هر انسانی را به لرزه در می آورد که می گفت :<< افسوس ای دوست باوفا و خوبم ما را گذاشتی و در گذشتی … به درستی که همانند یک فاتح در گذشتی >>

پس از آن در پی غفلت ندیمه چاقویی که همراه داشت را در سینه خود فرومی کند و در کنار جسد شوهرش جان می سپارد .

هنگامی که خبر به کوروش می رسد ندیمه نیز از ترس خود را می کشد برای همین است که در تایلو جسد زنان دو تا است . و باقی داستان که در تابلو مشخص است . آری چنین است که بزرگمردی به نام کوروش در تاریخ جاودانه می شود

Tuesday

من و مادر کنار دار قالی،همیشه روز و شب مشغول کاریم/

در آن تنها اتاق خانه باید، میان باغ قالی گل بکاریم/

ولی فرش اتاق مابجز یک،گلیم کهنه چیز دیگری نیست/

تمام زحمت روز و شب ما،خدا داند برای خانه کیست/

همیشه با نخ خوشرنگ باید، ببافم شاخه هارا بوته هارا/

تمام نقش قالی های ما هست،پر از گلهای رنگارنگ و زیبا/

ولی یک روز نقشی میکشم... من که شاید بهتر از هر نقش باشد/

ببافم با دو دستم فرشی آنروز،که نقشش خانه ای بی فرش باشد

افسانه شعبان نژاد

so beautiful